لیلی دیروز همراه مجنون، لیلی امروز در پی جیب مجنون وای بر حال مجنون امروز . . .
|
|
تولد عاشقانه من برای تو !
سلام به همه عزیزانی که منو وبلاگمو دو ساله دنبال میکنن ، راستش تولد وبلاگ مرداد ماه امسال بود!
اما به دلیل فراموشی من به الان موکول شد، به همین دلیل هم یه سری حرف دل دارم که بهتون بزنم ! نمیدونم از کجا شروع کنم از کجای دل زخمیم بگم ... حرفمو نمیتونم کامل بگم مخاطب خاص میفهمه ، هر چی میخوام بگم عشق خوبه ... کم گفتم فقط واسه اینکه وبلاگ رو بروز کرده باشم دلم خیلی گرفته مثل همیشه اینم ترانه آخر کار که همین الان از مغزم میاد و تایپ میشه : دلم دیدی بازم تنها موندیم / دیدی با بیکسی رفیق موندیم ترانه : مهیار روزگار نگارنده : مهیار | پنجشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۲ | 11:22 | لينک ثابت | موضوع: مطلب عاشقانه |
نمیدونم ! سلام بازم این عاشق دیوونه اومد !
خودمو میگم اونایی که همراهم بودن میدونن که اینجا مکانیه برای عاشقانه های من که برام اتفاق افتاده به غیر از یکی از داستانهام همه واقعین ، بگذریم بذارید پست امروز رو شروع کنم : مطلب ادبی : مطلب خودمونی و شرح : . . . برچسبها: عشق, شکست, عاشقانه, جدایی نگارنده : مهیار | دوشنبه ۷ فروردین ۱۳۹۱ | 3:14 | لينک ثابت | موضوع: مطلب عاشقانه |
عاشقانه من در سالی که گذشت . . . سلام به همه بازدیدکنندگان عزیز وبلاگم الان تقریبا یک سال و یک ماهه که این وبلاگ رو تاسیس کردم ، حرف دلمو به خیلیا زدم ، با خیلیا درد و دل کردم ، حرف خیلی ها رو شنیدم . . . عاشقانه من تو سالی که گذشت شاهد نظرات و همراهی خیلی از شما دوستای گلم بود عاشقانه من تو این وبلاگ از اونجایی شروع شد که من برای اولین بار عاشق شدم و شکست خوردمو و بد جور شکستم ، وقتی میومدم نظرات دلگرم کننده شما رو میخوندم میفهمیدم که هنوزم آدمیت نمرده . . . اما تو دل بعضی ها هم مرده ، مثل همون بی معرفتی که تو اوج بی کسی تنهام گذاشت و رفت ، خدا رو شکر که رفت تازه بعد از یک سال دارم میفهمم اون هیچ وقت لیاقت من و عشقمو نسبت به خودش نداشت راستش تازه فهمیدم من اصلا عاشق نبودم و فقط بهش عادت کرده بودم . . . بگذریم از عشق اولم و بی وفاییهاش ، بریم سر عشقه بعدی راستش مطمئن نیستم اسم اینایی که میگم عشق باشه ، بعد از یکی دو هفته تو این وبلاگ با یکی آشنا شدم که خیلی شبیه من بودم اونم شکست خورده بود ، تو یاهو با هم درد و دل کردیم و بعد از یه مدتی اون گفت : کاش ما میتونستیم ماله هم باشیم ، راستش حرفه دل منو زد تنها چیزی که مانع ما بود فاصــــــــلــــــــــــــــــــــــه بود . . . همه چی خوب داشت پیش میرفت تا اینکه اینم سر نا سازگاری گذاشت و هر دفعه یه حرفی میزد حالا بماند چی اگه خودش به اینجا سر بزنه میدونه چی حرفایی رو میگم ! خلاصه من تو سال ۱۳۸۹ در عرض ۶ ماه دو بار شکست خوردم یعنی اشتباه پشت اشتباه ، بازم میگم البته اگه بشه اسمشو عشق یا شکست گذاشت ! برای دیدن بقیه مطلب روی ادامه راه عاشقی کلیک کنید. ادامه راه عاشقی... نگارنده : مهیار | چهارشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۰ | 19:46 | لينک ثابت | موضوع: مطلب عاشقانه |
مرامه عاشقانه عاشقان را مرامی همچون دریاست ، رفیقان را وفایی بی همتاست ! سلام به همه دوستای گلم اول از همه سال نو رو به همتون تبریک میگم امیدوارم سال خوب و خوشی کناره خانواده های مهربونتون داشته باشین . اما بریم سر اصل مطلب همونطور که میدونید بیشتر پستهای این وبلاگ راجبه بدی های عشقه ولی امشب میخوام عاشقانه ای بذارم که بقولی " آنتی لاو " نباشه و راجب عشق واقعی باشه ، امشب از خوبیهای عشق براتون میگم ! کمترین خوبی عاشقی اینه که یکی هست که دوستت داره و دوسش داری ! امیدوارم کسانی که طعم عاشقی رو چشیدن هیچ وقت طعم تلخ جدایی رو نچشن ، بازم بدی عشق رو گفتم باید ببخشید ، به امید روزی که هیچ شکست خورده ای روی کره خاکی نباشه ! نانازه من همسفره زندگیم / هستی من همسره نازنینم ترانه : مهیار روزگار ( رحمانی ) خیلی عاشقانه بودااا ( جون میده واسه نامزدها ! ) نگارنده : مهیار | چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۰ | 1:22 | لينک ثابت | موضوع: مطلب عاشقانه |
عشق مرده Love Dead خدا رحمت کند عشق را نظر تو چیست ؟ ای عشق چرا تو میدهی آزارم / آتش زده ای تو بر دله بیمارم ترانه : مهیار روزگار نگارنده : مهیار | جمعه ۲۹ بهمن ۱۳۸۹ | 2:0 | لينک ثابت | موضوع: مطلب عاشقانه |
عاشقانه امشب من آمده ام باز با جملات مبهم و سر در گم هنوز هم گیجم نمیدانم که . . . سلام دوباره ممنونم که تو پست قبلی همراهم بودین و تولدمو تبریک گفتین امشب با یه عنوان عجیب و شاید هم غیر منتظره اومدم خودمم هم نمیدونم اینا چیه دارم میگم اما دقیقا هر چی به مغزم میرسه تایپ میکنم بذارین بحث رو باز کنم : خداییش تو این زمونه عاشقی مرده یکی برای عشقش جون میده اما یارش عین خیالشم نیست ! وقتی که گفتی عاشقم تا آخرش کنارتم / گفتی که من بدونه تو همیشه آتیش میگیرم ترانه : مهیار روزگار نگارنده : مهیار | پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۹ | 22:29 | لينک ثابت | موضوع: مطلب عاشقانه |
عاشقانه آخر . . . سلام خیلی زود عاشقانه هام توی این وبلاگ تموم شد البته دیگه عشق برام نمونده که بخوام ازش بگم اومدم آخرین پست رو بذارم و بگم اگه علاقمند به مطالب من هستین به سایت جدیدم سر بزنید اونجا منتظر همتون هستم اینم آدرسش : www.birahe.us اگه دوست داشتین منو با نام "بیراهه" لینک کنید بعد بگین با چه اسمی لینکتون کنم . . . پی نوشت در تاریخ ۱۲/۰۷/۸۹ اضافه گردید : شرمنده همه دوستان هستم این روزا دیگه حتی حوصله نوشتن رو هم ندارم ببخشید که اینجا رو ترک کردم اما اگه کسی اینجا رو دوست داره نظراتش رو اینجا بذاره من همیشه نظرات رو میخونم ! اما حرفای نگفته من : راستش حرفایی بود و تو دلم موند که هنوزم دوست ندارم به زبونشون بیارم چون خاطرات تلخیه که فقط خودمو عذاب میده نمیخوام کسی رو تو غمم شریک کنم خدا میدونه فقط اون میدونه که چقدر دلم گرفته حتی حوصله بیرون رفتن از خونه رو هم ندارم آرزو میکنم مرگم برسه ای خدا آرزومو بر آورده کن . . . عاشق شدم جرم است مگر ؟!!!! اگه یا اگر ...
اگر عاشقی جرم است میخواهم مجرم باشم حرفی هست ؟ سلام به همه اونایی که مطالب رو دنبال میکنن میدونم خیلی منتظر موندین تا این آپم رو بذارم شرمنده همه تونم که دیر دیر آپ میکنم !! اما خوب یه اتفاق تو زندگیم افتاده، که خیلی برام خوشایند بوده و خیلی راضیم خدا رو هم شکر میکنم که این اتفاق افتاده شاید اگه این اتفاق نبود من تا حالا هفت تا . . . مثل پست قبلی این پست رو هم با یه ترانه تمومش میکنم : عشق تو شد بهونه ام دوباره / عاشق شدم این رسم روزگاره مثل همیشه ترانه از : مهیار روزگار راستی از این به بعد منتظر عاشقانه های واقعی من باشین . . .
پی نوشت در تاریخ ۲۸/۰۶/۸۹ اضافه گردید : بچه ها من چند روزی میرم مسافرت نیستم اما بیام اگه نظرات زیاد باشه یه پست خیلی توپ میذارم که تا حالا نذاشتم پس تا میتونید تظر بذارین و منتظر باشین که بیام ... سوغاتی براتون یه پست توپ میذارم پس نظر بدین !!! نگارنده : مهیار | سه شنبه ۲۳ شهریور ۱۳۸۹ | 21:15 | لينک ثابت | موضوع: مطلب عاشقانه |
داستان عشق همچنان باقی است ... هر چه خواستم عاشق نشوم هر چه خواستم دل ندهم نشد، که نشد ! آه ای خدا این آتش چیست که در من مسکین بر افروخته ای تو که از حال من آگاهی ! ندارم تحمل درد، تنهایی و غریبی تو خود میدانی چرا عاشقم میکنی و اگر کردی چرا از معشوقه جدایم میکنی !!! همه ی اینا رو گفتم به اینجا برسم که آهای آدمهایی که عاشق شدین ، آهای کسانی که خودتونو دیونه ی هم میدونین تا حالا شده از خودتون بپرسید که چقدر همو دوست دارین ؟ واسه عشقی که ازش حرف میزنین حاضرین چه کارهایی انجام بدین ؟ من نمیخواستم دیگه تو این وبلاگ پستی بذارم به خاطر یه سری از مشکلات و مسائلی که دوست ندارم راجبشون صحبت کنم اما شماها، شما دوستای گلم به من لطف دارین و همش منتظر مطالب جدید هستین و تو نظرات خیلی به من ابراز لطف میکنین همینجا دست همتون رو میبوسم، اگه بخوام اسم ببرم باید همرو بگم، پس نمیگم میترسم کسی از قلم بیفته !! من چه دیوونه ام ، من چقدر ساده ام ، فکر میکنم همه مثل من هستن !!! شما همه اینا رو میدونید بیخیال آخر این پست رو با این شعر تمومش میکنم : هوای کوی ما بدجور تیرس / دل عاشق ما بدجور گرفتس ترانه سرا : مهیار روزگار ( رحمانی ) منتظر بهترینها باشید ... نگارنده : مهیار | یکشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۸۹ | 21:57 | لينک ثابت | موضوع: مطلب عاشقانه |
داستان عاشقانه من ( خیالی ) اگه این عاشقونه شده بهونه / واسه منو تو داره نشونه اولین باری که دیدمش هیچ وقت یادم نمیره رفته بودم تو یه بوتیک لباس بگیرم من با نگار اونجا آشنا شدم اون اونجا کار میکرد برای اینکه پدرش فوت کرده بود مامانش هم گوشه بیمارستان افتاده بود اون مونده بود و دو تا خواهر کوچیکتر از خودش مجبور بود که واسه خاطر اونا کار کنه بگذریم . توضیح : این داستان برگرفته از خیالات من بود و واقعیت ندارد پس غصه نخورید !! تا عاشقانه بعدی . . . نگارنده : مهیار | چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۹ | 0:10 | لينک ثابت | موضوع: مطلب عاشقانه |
چند خط برای عاشقان از زبان قلم سوخته من . . . جدایی هرگز نبود رسم و رسوم عشق ما / چرا تنهایی شده سهم دل عاشق ما دیگه فرقی نداره کی خواست از هم جدا بشیم/ بهتره اینه که دیگه بیاد هم تنها بشیم ترانه : مهیار روزگار درد ما، یعنی من و تو و خیلی های دیگه دردمون چیه که همش از دنیا شکایت میکنیم شاید عاشقیم و روزگار عشقمون رو ازمون گرفته ؟!! خدایا یعنی تو به من درد میدی ؟ یعنی تو دوسم نداری ؟! اینا سوالاتیه که شاید ما از خودمون بپرسیم ! جالبه تازه شدین مثل !! اما خدا چرا نباید به خواسته های ما توجه کنه ؟ و چرا باید بکنه ؟ عشق، بریم سر عشق که درد اساسی هممون اونه !! عشق، مقدسه نباید لگدمال هرکس بشه نباید هر کی از راه رسید و گفت من عاشقم باور کرد عشق واقعی رو باید ثابت کرد !! اول از خدا شروع کردم بعد رفتم سر عشق ! شاید بعضی ها فکر کنن خوب اینا که به هم ربطی نداره ! اما ، به نظر من داره ! من یه وبلاگ نویسم البته یه وبلاگ نویسی که درد عشق رو با تمام وجود حس کرده و هنوزم داره از عشق میسوزه ! اوقاتم رو با نوشتن جملات مبهم و شاید کمی هم سر در گم براتون پر میکنم شاید همراهی شما مرحمی هر چند کم بر روی زخم دلم باشه اما واقعآ من فقط نمی خوام پست الکی بدم و چهار تا بازید الکی تر هم بگیرم من می خوام شما به درد و دلهایی که تو این وبلاگ براتون می نویسم کمی فکر کنید ! من آدمی هستم که خوب شعار میدم اعتراف میکنم که خیلی کم بهشون عمل میکنم ! منی که عمل نمیکنم به شما میگم عمل کنید که خیر شما تو عمل کردنه !!! بازم بریم سر داستان خودمون بریم سر عشق و خدا ! آتیش عشق رو خدا توی دلها روشن کرد ! عشق واقعی رو میگم نه چیز دیگه پس زیاد بیراه نرفتم !! تا عاشقانه بعدی . . . نگارنده : مهیار | سه شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۹ | 1:39 | لينک ثابت | موضوع: مطلب عاشقانه |
مشق اول عشق چیست ؟ چه کس از حال ما دارد خبر؟ که میداند درد این دل ما را !؟ نباید نا امید شد از محبت های خدا، عشق را او آفرید تا که ما عاشق شویم دل ببندیم به هم نه که از روی هوس که از روی احساس آنکس که به کارش هوس بست عاشق نبود عشق مجنون به لیلی هوس نبود عاشق کسی باش که هر وقت از همه جا بریدی به دادت برسد او کیست ؟ سوال خوبی است همان کس که تو را آفریده ! مگر میشود عشق را به آفریدگار داشت ؟ چرا نمیشود عشق به خدا خیلی بهتر از عشق های زمینی است همه ما از عشقهای زمینی لطمه خورده ایم که اگر اینچنین نبود در این وبلاگ محقر من جمع نبودیم . . . مشق اول عشق من در این وبلاگ این است که بگویم بدون عشق زندگی پوچ است اگر احساس آدمی نابود گردد باید برای عشق فاتحه خواند احساس و عشق از هم جدا نیستند مکمل یکدیگرند. خوب بد زشت نظر شما در مورد مشق عشق من چیست ؟ منتظر مطالب بهتر باشید . . . برای پست اول تا همینجا کافی است. نگارنده : مهیار | دوشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۹ | 1:6 | لينک ثابت | موضوع: مطلب عاشقانه |
Copyright © 2010 - 2013 All rights reserved © Power By: Love2Tak™ |
|