آمده ام باز با جملات مبهم و سر در گم هنوز هم گیجم نمیدانم که . . .
آه خدا نمیدانم مشکل از کجاست از من یا . . .
وای امشب عاشقانه ام ، جاودانه نیست ، امشب حالم بد جوری گرفته است . . .
سلام دوباره ممنونم که تو پست قبلی همراهم بودین و تولدمو تبریک گفتین امشب با یه عنوان عجیب و شاید هم غیر منتظره اومدم خودمم هم نمیدونم اینا چیه دارم میگم اما دقیقا هر چی به مغزم میرسه تایپ میکنم بذارین بحث رو باز کنم :
حقیقت اینه عاشقی واسه اونایی که یه شبه عاشق و شبه بعدش فارغ میشن اینجوریه ، شاید منم یه زمانی جزء همین آدمها بودم با اینکه دو بار بیشتر برام اتفاق نیافتاد اما . . .
حالا منظورمو باید فهمیده باشین که چرا عنوان رو گذاشتم عاشقانه امشب من !!
بذارین راحت بگم اگه دنباله دوستی و رفاقت هستین برین دنبال کسانی که مثل خودتون باشن ، یه سری تازه کار مثل من که پی ازدواج هستن و تا ۲۱ سالگی با هیچ دختری نبودن وقتی عاشق میشن و وقتی عشقه ما دو رو از آب در میاد وقتی اهل دوستیه و نه ازدواج اما اول آشنایی برعکس رو میگه ، منی که تجربه اینکار ها رو ندارم خوب اولش باورم میشه ولی هر چی بیشتر میگذره تازه میفهمم قضیه چیه !!
خداییش تو این زمونه عاشقی مرده یکی برای عشقش جون میده اما یارش عین خیالشم نیست !
خدا کنه اونایی که عاشق میشن عشقشون دو طرفه باشه صادق باشن با هم دروغ بینشون نباشه رو راست باشن با هم عاشقانه امشب من حرفای تلخی واسه بعضی ها داشت ، همون بعضی ها ببخشند مثل همیشه یه ترانه از خودم میذارم که از دلشون در بیاد :
وقتی که گفتی عاشقم تا آخرش کنارتم / گفتی که من بدونه تو همیشه آتیش میگیرم
با این همه حرف قشنگ باور نمیکردم بری / رفیقه گریه هام نشی تو غمها تنهام بذاری
ترانه : مهیار روزگار
نگارنده : مهیار | پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۹ | 22:29 |
لينک ثابت | موضوع:
مطلب عاشقانه |